دکتر علی شریعتی در جهان عرب به عنوان یک روشنفکر انقلابی و اسلامشناس مترقی تأثیرات عمیقی گذاشته است.
تفکرات او در کشورهایی مانند مصر، سوریه، لبنان، تونس و الجزایر به ویژه در دهه های ۷۰ و ۸۰ میلادی رشد و گسترش یافت. این دوره زمانی با شکستها و بحرانهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جهان عرب همراه بود و جریانات چپ و اسلامگرایان به دنبال راه حل هایی نوین بودند که ایده های شریعتی را پذیرفتند.
شریعتی با دیدگاهی غیرفرقه ای به اسلام می نگریست و نقدهایش به مذهب شیعه، خصوصاً نقد شیعه صفوی، این امکان را ایجاد کرد که افکار او نزد اهل سنت و گروه هایی مانند اخوان المسلمین نیز مورد توجه و استقبال قرار گیرد.
وی اسلام را نه به عنوان عقیده ای برگرفته از فرقه گرایی، بلکه به عنوان نیرویی زندگی بخش، انقلابی و اجتماعی معرفی میکرد که برای مبارزه با استبداد و استعمار قابل بهرهبرداری است.
ارتباط دوستانه و همگرایی اندیشه ای او با مبارزان الجزایری و حمایت از انقلاب الجزایر نیز از دروازه های مهم ورود تفکر او به جهان عرب بوده است.
آثار شریعتی به زبانهای عربی ترجمه شدند و توسط متفکران و گروههای چپ و اسلامگرا در جهان عرب پیگیری و تحلیل شدند. در مصر، لبنان و تونس، اندیشه های او توانسته در بین روشنفکران و توده ها جایگاهی پیدا کند و الهام بخش جنبش ها و دغدغه های اصلاحی باشد.
همچنین مترجمان زبان عربی نقش مهمی در شناساندن افکار شریعتی داشتند، از جمله ابراهیم الدسوقی شتا که ترجمه مهمی از آثار شریعتی را انجام داد و بین متفکران مصری ارتباط برقرار کرد.
در کل، دکتر شریعتی با تأکید بر آزادی، عدالت اجتماعی، مبارزه با استبداد و دعاوی انقلابیگری اسلامی، میراثی ماندگار در جهان عرب برجای گذاشته که هنوز هم در میان نسلهای جوان و جریانهای فکری مختلف مورد بازخوانی و استقبال است.
دیدگاهتان را بنویسید