پروبلماتیک شدن آینده در جامعه ایرانی ناشی از مجموعهای از مسائل تاریخی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است که باعث شده آینده جامعه با عدم قطعیت و ابهامهای جدی مواجه شود. این پروبلماتیک شدن به معنای آن است که آینده دیگر یک مسیر مشخص و قابل پیشبینی نیست، بلکه به یک مسئله کلی و چندوجهی تبدیل شده که نیاز به تحلیل دقیق و فهم عمیق دارد.
یکی از مهمترین دلایل پروبلماتیک شدن آینده ایران، تجربه تاریخی برخوردهای تلخ و پیچیده با جهان غرب و پیامدهای شکستها و عقبماندگیهای تاریخی است که در ذهن جمعی و فرهنگ ایرانی به عنوان مسئلهای اساسی باقی مانده است. این معضل باعث شکلگیری گسستها و دوگانگیهایی در فهم خود و جهان بیرون شده است که همچنان به عنوان مسئله کلان و پروبلماتیک مطرح است.
علاوه بر آن، تحولات سریع جهانی در عرصه سیاست، اقتصاد و فناوری، همراه با مشکلات داخلی مانند عدم توازن توسعه، بیکاری، نابرابری، بحرانهای هویتی و اجتماعی و ضعف امید اجتماعی، فضای آینده را برای ایران پیچیده و پرابهام کرده است. این وضعیت باعث شده که برنامهریزیهای آیندهنگرانه با دشواریهایی روبرو شود و نیاز به رویکردهای چندبعدی، مشارکتی و انعطافپذیر احساس شود.
در نهایت، پروبلماتیک شدن آینده ایران مستلزم توجه به زمینههای تاریخی و مادی مسائل، فهم تعاملات میان نسلها، نخبگان، نهادهای قدرت و مردم، و توجه به ظرفیتهای آرزومندی و همبستگی اجتماعی است که میتواند زمینهساز ساختن آیندهای بهتر و پایدار باشد. چنین رویکردی آیندهپژوهی را به امری ضروری و حیاتی در تحلیل و مدیریت تحولات اجتماعی ایران تبدیل کرده است
دیدگاهتان را بنویسید